کبریت

بعضی‏ها مثل کبریت میمونن. خودشون ارزش چندانی ندارن، ولی میتونن زندگیتو به آتیش بکشن !

جنایت

هنوز نفهمیدم «زیبایی» سلاح ِ سرده یا گرم !

یادآوری

آخ !


 « کلماط، وصیله‏هایی حستند که برای انتقال مفاحیم بوجود آمدند»

دیپلماسی موفق


بعد از لابی‏های طولانی با مادر گرامی، سهم من از خانه تکانی روز عید مشخص شد: "پاک کردن آینه قدی خونه!" همین و بس.
به این میگن دیپلماسی موفق.
از اون روز به بعد، هر روز پیامهای جدیدی گوشه آینه، منو یاد مسئولیتم میندازه. پیامها دیگه دارن جنبه طنز میگیرن.
متن عکس:
آقا میلاد مرسی که اینقدر مرا تمیز کردی، خسته نباشی. دوستدارت، آینه.

زرنگ بازی

 مکان: فست فود ِ بابی ساندز-دربند

موقعیت: نفر سوم در صف ده نفری



دیالوگ خطاب به صندوقدار: قربان بی زحمت سه تا «دول برگر» هم واسه ما بزنین.


توضیح 1: مورد سفارش، «دوبل» برگر بود.
توضیح 2: متاسفانه این ماجرا واقعی بود.
نتیجه اخلاقی: هیچوقت سعی نکن زودتر از اینکه نوبتت بشه به خواسته ات برسی.

ایهام

توی زندگی دو چیز برام خیلی گرون تموم شده.
1-خوش سلیقه بودن.
2-بد سلیقه بودن.