بفرمائید شام

ما از این برنامه یاد میگیریم که نسبت عوضی بودن افراد شرکت کننده با مدت زمان خروجشون از ایران رابطه عکس داره.

بدبختی یعنی این

این نکونام اگه موقع زدن ضربات ایستگاهی حواسش رو بجای خوندن  "قل و ولله" و "آیت الکرسی" روی توپ و دروازه متمرکز کرده بود، الان ما حذف نشده بودیم.

سفر خالص

دلم یه سفر میخواد. یه سفر شبونه با صدای هایده. یکی از اون سفرها که وسط راه توی یه رستوران، چایی داغ میخوری و گرمای بخارش رو روی پوست صورتت حس میکنی.
دلم یکی از اون سفرا میخواد که نه کسی منتظر رسیدنته، نه کسی چشم به راه برگشتنت!
دلم یه سفر خالص میخواد

جمعه خالص

دلم از اون جمعه هایی میخواد که ساعت 11 بیدار میشی. از اون جمعه هایی که بوی کتلت تو خونه میپیچه، میری سر گاز ناخونک میزنی. از اون جمعه ها که فرداش هیچ خبر خاصی نیست... نه کاری، نه امتحانی، نه هیچ چیز دیگه!
من دلم یک "جمعه خالص" میخواد.

حالا خودتون هم ببینین

دیدین همه اینایی که از اتوبوس یا مینی بوس جا میمونن و یه مسیری رو میدون تا بهش برسن، یه وجه اشتراک دارن؟؟!
- اگه دقت کنین همشون دارن میخندن. یعنی با لبخند میدون و سوار میشن!  

بخدا اگه دروغ بگم

همکارمون زنگ زده میگه: آقای فلانی ببخشید به این تابلوهای سردر چی میگن؟
- تابلوی سر در !
آهان.  خیلی ممنون. ببخشید. خدافظ.


ضرب الگودر

نگاه نکن کی شِر میکنه. ببین چی شِر میکنه.